خرداد، خیزش دوباره یک ملت برای ساختن آینده۳

در روزی از روزهای سرنوشتساز تاریخ معاصر، سرزمینی که روزگاری در آتش اشغال سوخته بود، دوباره با آفتاب آزادی روشن شد. سوم خرداد سال ۱۳۶۱، دیگر فقط یک تاریخ نیست؛ سندی است از شکوه و ایستادگی، از رهایی یک شهر و بیداری یک ملت. به گزارش خبرنگار پایگاه خبری هنر قلم ، شهری که
در روزی از روزهای سرنوشتساز تاریخ معاصر، سرزمینی که روزگاری در آتش اشغال سوخته بود، دوباره با آفتاب آزادی روشن شد. سوم خرداد سال ۱۳۶۱، دیگر فقط یک تاریخ نیست؛ سندی است از شکوه و ایستادگی، از رهایی یک شهر و بیداری یک ملت.
به گزارش خبرنگار پایگاه خبری هنر قلم ، شهری که در طول ۵۷۵ روز، زخم تجاوز را بر تن داشت، سرانجام با همت دلیران این خاک آزاد شد. این واقعه، نه صرفاً پیروزی در یک نبرد، بلکه جرقهای بود برای تحولی ژرف در درون ملت؛ ملتِ ایستاده، زخمی، اما زنده.
تپشی تازه در دل ایران
با آزادسازی خرمشهر، شور تازهای در رگهای ملت جاری شد. سرزمینی که زیر سایه تهدید، ایستاده بود، حال با پرچمی بر فراز منارههای شکسته، امید را دوباره بازیافت. آن لحظه، نه فقط پایان یک اشغال، که آغاز فصلی نوین از حیات ملی بود.
مردم این سرزمین دریافتند که اتکا به خویش، ستون استقلال است؛ و ایمان، عامل بقای هویت. آنچه تا دیروز رویایی دور مینمود، حالا در پرتو اتحاد و فداکاری، به حقیقتی افتخارآفرین بدل شده بود.
چرخش مسیر جنگ، تغییر معادلات منطقه
در آن بزنگاه، دشمنی که تا پیش از آن خود را بیرقیب میپنداشت، با حقیقتی تازه روبهرو شد: نیرویی برخاسته از دل مردم، بیسلاحهای پیشرفته اما مجهز به ارادهای خللناپذیر. این اتفاق نهتنها معادلات جبهه را دگرگون ساخت، بلکه جایگاه کشور را در میدان دیپلماسی منطقهای نیز ارتقا داد.
از آن پس، نام این نبرد در گوش ملتهای زیر ستم، پژواکی از مقاومت شد و الهامبخش آنانی که در پی رهایی بودند.
بازسازی در سایه ایمان
پیروزی در خرمشهر، سرآغاز نگاه تازهای به مفهوم توسعه شد. از همان لحظات نخست، مسئولان و نهادهای مردمی به بازسازی شهر و احیای مناطق آسیبدیده همت گماردند. باور عمومی این بود که خرابیها را نهتنها باید مرمت کرد، بلکه باید بستری برای ساختن فردایی روشنتر فراهم آورد.
از دل ویرانهها، زیرساختها سر برآوردند، صنایع جان گرفتند، و امید به زندگی در چشمان مردمان خسته برق زد.
خودکفایی، پاسخ ملی به چالش جهانی
آزادسازی خرمشهر در ذهن ملت، پیام روشن دیگری نیز داشت: اگر بناست امنیت برقرار شود، باید بر توان داخلی تکیه کرد. همین نگاه، مسیر حرکت بهسوی تولید ملی در حوزه دفاعی را هموار کرد. در سالهای پس از آن، جوانان و متخصصان با تکیه بر استعداد بومی، صنایع نظامی و دفاعی را به نقطهای از افتخار رساندند که دیگر اتکایی به واردات نبود.
اما پیام خرمشهر فقط برای میدان نبرد نبود؛ آنچه از دل این آزادسازی برآمد، الگویی بود برای پیشرفت در اقتصاد، فناوری، فرهنگ و آموزش.
ملتِ یکدل، سرزمینِ باثبات
درس بزرگ این رویداد تاریخی، قدرت اتحاد بود. مردمی که در کوران جنگ به هم تکیه داده بودند، حال با آزادی شهرشان، معنای واقعی همدلی را درک کرده بودند. این همدلی، روح تازهای در کالبد ملت دمید؛ فرهنگی از جنس ایثار و مسئولیت اجتماعی.
از آن پس، خرمشهر دیگر یک شهر نبود، بلکه اسطورهای شد برای نسلی که در جستجوی معنا و هویت بود.
سندی از ایمان ملی
آزادسازی خرمشهر، همچون چراغی در مسیر تاریخ ایران روشن ماند؛ سندی زنده از آنکه در سختترین شرایط، اراده مردمی میتواند قفل هر بنبستی را بگشاید.
سوم خرداد، فقط سالروز آزادی یک شهر نیست؛ روزیست که ملت، یکبار دیگر خود را یافت، ایمانش را بازیافت، و با قامتی استوارتر، به استقبال آیندهای روشنتر رفت.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰